پنجشنبه ۱۴۰۱/۰۱/۲۵ - 0:18 - متهم ردیف اول زندانی 1951160175 -
امروز صبح خودم ساعت ۶ معرفی کردم.
حال خوب نبود . پر از استرس و دل شعوره
بودم . فشار بالا رفت بود . سر درد وحشناک داشتم.بی خوابی شب گذشته عصبی بودم
با حال خراب رفتم جایگاه کار های تکراری اعزام ۹۰نفر مددجو به مراکز و قسمت ها زندان
سر سامان دادم . سرپرست ساعت ۸ زنگ زد
رفتم دفتر سرپرست . نامه های اداری جهت
بایگانی تحویل دادم . ساعت ۹ سرپرست از بند خارج شد . حس حال نداشتم رفتم داخل بند برای استراحت روی تخت بودم هنوز چشم هام گرم نشد ساعت ۹.۳۰از جایگاه پیچ شدم
رفتم . مکالمه تلفن داشتم سرپرست بود .
گفت بیا از بند خارج خروج کن بیا پایگاه بسیج اداره زندان کارت دارم روز ها ۴ شنبه شیفت سرپرست بند . رفتم داخل اتاق چند تا نامه اداری بود باید به قسمت ها دفتر قضایی و حفاظت اطلاعات پیگر ی و پاسخ پیگری
باید گزارش میدام. تا ساعت ۱۱ پیگر امورات بودم. لیست مرخص ۲۰ نفر امروز دستور آخر
سرپرست بود . اسم من لیست شد بود . مرخصی روز ۵ شنبه وجمعه شد مثل هفته گذشته جمعه باید داخل بند باشم.
رفتم جایگاه تا ساعت ۱۵ بازهم مکالمه تلفن
داشتم . سر پرست بود . گفت فردا از مرخص
ساعت ۱۷ بیا داخل بند ۳ ساعت زودتر
دلیل اداره فرهنگی زندان افطاری داره
برای پذیرایی با ۳ نفر باید . قسمت فرهنگی
زندان پذیرایی از آخوند ها جهت ضیافت افطاری. یعنی ضد حال لعنت به این ماه فرودین و ماه اردیبهشت وخرداد چندین سال
۳ ماه اول سال تا روز تولدم حوداث بد میارم
لعنت به جبر زندگی . روزها این هفته روز یکشنبه سیاه و پنج شنبه سیاه فردا که باید خودم معرفی کنم . کار بر خلاف میل باید
انجام بدم . چشم تو چشم شدن با آخوند ها
همان آخوند روز یکشنبه دعوت. توف تو زندگی